۱۳۹۶ دی ۲۵, دوشنبه

نسخۀ سِلفی


پروفیسور ملا نصرالدین و ترویج نسخۀ سِلفی

من از میان ملاهای عالم تنها به ملا نصرالدین‌خان است که نمی‌توانم عرض ارادت نکنم. خدابیامرز یک عالِم چند بعدی بود. استاذ بود، داکتر بود، حقوق‌و‌علوم‌سیاسی‌دان بود، شاعر چیره یخن بود و خلاصه «در ذات خود نداشت عیبی». او مانند ملاعمر هم نبود، چشم سالم داشت و عقل سلیم هم در بدنش بود. خلاصه، لقب «ملای مِلی» فقط شایستۀ او بود. «نظریۀ شاگرد محوری»‌، «تفکر سیاسی»، «اندیشۀ دینی» و پنج‌ها مسایل دیگر او را قبلاً در همین صفحه نوشته‌ام.

و اما داستان نسخۀ سِلفی ملانصرالدین:

این را همه شنیده‌اید که کسی نزد آن مرحوم رفت تا برایش نامه‌ای بنویسد، اما او ابا ورزید و برهان آورد که پایش درد دارد. آن شخص گفت نامه‌نوشتن به پادردی چه ارتباطی دارد؟ ملا گفت: نامه‌ام را غیر از خودم دیگر کسی خوانده نمی‌تواند؛ بنابراین اگر بنویسم باید خودم بروم و آن را بخوانم، در غیر آن، نامه ناخوانده خواهد ماند.
اکنون که «یک و نیم میلیون قرن» از آن زمان می‌گذرد، داکتران کشور ما به اهمیت و فلسفۀ آن نامۀ سِلفی پی برده و به تقلید از آن، «نسخۀ سِلفی» می‌نویسند که غیر از خود و دواخانۀ‌شان، احدی قادر به رمزگشایی و خوانش آن نسخه‌ها نیست. حتا نسخۀ خطی (MANUSCRIPT) یکی از داکتران عزیز را که من با خودم به دهلی آورده‌ام، تمام نسخه‌شناسان اینجا از خوانش آن عاجز مانده و آن را دوباره به دواخانۀ مربوطه «راجع» کردند، تا «اجراآت اصولی» صورت گیرد.
نسخۀ‌شناسان دهلی پس از این واقعه، به بی‌سوادی خود اقرار باالسان و تصدیق بالقلب کردند و نعرۀ:

«ملانصرالدین عزیز، روحت شاد و یادت گرامی باد!» را سردادند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تأملی به مسألۀ زبان در افغانستان

نشر شده در روزنامۀ اطلاعات روز، لینک PDF: https://www.etilaatroz.com/wp-content/uploads/2019/05/Language-in-Afghanistan.pdf محمدجان س...