۱. یکی از عوامل آزار جنسی
زنان کارمند، فاحشه خواندن آنان است که توسط اکثر نهادهای مذهبی به نحوی تبلیغ میشود.
بارها شنیدهام که ملاها گفتهاند اگر زنی فاحشه و رسوا نباشد، با لباس چنین و
چنان بیرون از خانه کار نمیکند یا دانشگاه نمیرود. این سخن در ذهن خیلی از
بیماران جنسی اثر میگذارد. آنها فکر میکنند که در آزار چنان یک زنِ گویا فاحشه،
تقصیری هم اگر باشد به دوش همان زن است. این مساله از کمنتهای مسلمانان عزیز به
خوبی روشن میشود. حتا در مساله دختران
فوتبالیست، جناب رئیسشان از بیحجابی حرف میزند تا سرپوشی بر اصل قضیه بگذارد.بنابراین، وزارت حج و اوقاف به ملا صاحبان به نحوی
بفهماند که زنان کارمند، ولو که بیحجاب هم باشند، به معنای فاحشهگی نیست.
۲. علت دیگر آزار جنسی، تعدد مردمانیاند که نه دیندارند و نه
بیدین. مردمانی که از یکسو فقط به نام مسلماناند و به اصول آن هیچ پابندی
ندارند و از سوی دیگر، آن قدر دانایی و کمال هم ندارند که بیدین درست و خوب حساب
شوند و به فردیت و حقوق بشری آدمها احترام قائل باشند. این مردم شامل همان گروهیاند
که به قول معروف: "زود زود میکنند/میدهند تا که نماز قضا نشود".
شامل این گروه، از یک طرف زنان استفادهجویند که از اندام زنانهشان برای ترفیع و
امتیاز استفاده میکنند و از سوی دیگر مردان استفادهجویند که از موقفشان برای سو
استفاده جنسی بهره میبرند.
این عمل در هر حالت و در هر جای دنیا جرم است.
عامل بازدارنده این گروه، همان برخورد جدی و قانونی با آنان و تطبیق درست قانون و
نظارت جدی از آن است.
۳. گروه سوم، دختران و پسران آزاداندیشاند که آنها با رضایت
هم و بدون سو استفاده از موقف شغلیشان باهم وارد رابطه میشوند. نه پسران این
گروه موقفشان را ابزار سو استفادهی دختران و نه دختران، اندام زنانهیشان را
ابزار امتیاز و ترفیع از آمرشان قرار میدهند. این نوع رابطه معمولا خارج از زمان
و محیط کاری وجود دارد و در کشورهای سیکولار هیچ جرمی نیست. اما در کشور ما چون هر
کس مفتش و آمر امر به معروف است، آدم حتا با نامزد یا زن خود دلیر گشت و گذار نمیتواند
چه رسد که دوست پسر و دوست دختر باشند. فعلا فاتحهی این مورد تقریباً خوانده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر