اگر از بامیان و قندهاریم
همی مو پگ بِراریم
یک رودخانه را در نظر بگیرید. چرا سنگهای کوچک در بستر آن
رودخانه، لشم و حتا گِردند؟ پاسخش ساده است. سنگهای کف رودخانه در اثر جریان آب و
پهلو خوردن در مسیر رودخانه، به مرور ایام درشتی خود را از دست میدهند و لشم و
مدور میشوند. به هر اندازه که عمر رودخانه بیشتر باشد، سنگهای بستر آن لشمتر و
سوهانخوردهتر است. حتا سنگهای بزرگ در مسیر جریان آب، درشتی خود را از دست میدهند.
واژهها در گویش هزارهگی نیز متناسب با دستگاه آوایی
گویشوران، به مرور زمان صاف و لشم شده است. کمتر پستی و بلندی دارد. سایش واژههای
قدیمی در گفتار مردم نشان میدهد که مسیر طولانیِ را طی کرده است. برای نمونه، مصرع
«همی مو پگ بِراریم» را در نظر بگیرید. این مصرع از واژههای «همۀ + ما+ پاک+
برادریم / برادر +استیم» ساخته شده است که در اثر سایش واژهها به مرور زمان «همۀ
ما» به هیأت «همی مو» و «پاک» به «پگ» و «برادریم» به «براریم» تغییر کرده، تلطیف
و نرم شدهاند. این عمل زمان طولانی و تسلط کافی به زبان را میطلبد. نمونههای
اینگونه تغییر در تلفظ انگلیسی بریتانیایی هم بسیار وجود دارد. به طور نمونه حرف /t/
در تلفظ بریتانیایی واژۀ twenty حذف گردیده و تلفظ آن تلطیف شده است.
اما در بارۀ پاک
(همه، تمام، کلاً):
پاک در ادبیات فارسی بیشتر به معنای تمیز، صاف، تمام و
همه به کار رفته است. معنای مورد نظر من در اینجا همه، کلاً و تمام است. نمونههایی
زیر کاربرد «پاک» را در معنای همه، تمام و کلاً مشاهده میکنیم.
بیدل گوید:
چون سپند آرام جسم دردناکم ناله است
سعدی گوید:
غم عشق آمد و غمهای دگر پاک ببرد
سوزنی باید کز پای برآرد خاری
حافظ گوید:
کیسۀ سیم و زرت پاک بباید پرداخت
زین طمعها که تو از سیمبران میداری
جامی گوید:
هرچه بدهی به کسی باز مجو
دل ز اندیشۀ آن پاک بشو
بیهقی مینویسد:
و دیگر برادران و قومش را... فروگرفتند و هر چه داشتند همه پاک بستدند. و دور
باشید از زنان که نعمت پاک بستانند و خانها ویران کنند. فرمودیم تا دست وی از شغل
عرض کوتاه کردند و وی را جایی نشاندند و نعمتی که داشت پاک بستدند. (تاریخ بیهقی،
به نقل از دهخدا)
و در بارۀ پَگ در گویش هزارهگی:
واژۀ پاک در گویش هزارهگی معمولاً نقش توصیفی ندارد بلکه
نقش ضمیر مبهم و قید را دارد و بیانگر دو معنای «همهگی» و «بسیار» است. ساختار
این واژه در مسیر زمان تغییر کرده و با حذف الف به شکل «پک» در آمده و سپس به دلیل
نزدیکی مخرج /ک/ با/گ/ و آسانی تلفظ /گ/ در این واژه، به «پگ» تبدیل شده است. «پگ»
در عبارات «پگشی خوبه» «پگ شُم/ پگ شیم بایید»، «پگ بِراریم»، «پگ دِیونه یه»، «پگ
شی از تو باشه»، «پگخوره ـ از اصطلاحات طوی» و غیره به معنای همهگی و بسیار یا
کاملاً است. این واژه اما در ترکیبات «پگ کلو»، «پگ دور»، «پگ یخ» و غیره به معنای
بسیار است. پگ در این گویش برای بیان تمیزی کاربرد ندارد. مترادف پاک به معنای
تمیز در گویش هزارهگی واژۀ «سُتره» است که در آینده توضیح داده خواهد شد.
و در بارۀ بِیخِی/ بیخین:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر