۱۳۹۶ آبان ۲, سه‌شنبه

ملاها و اثبات کفر همدیگر

ملاها و اثبات کفر همدیگر
در این شب و روزها مناظره‌های درون‌دینی و درون‌مذهبی ملاهایی را تماشا می‌کنم که هر کدام شبکه‌های تلویزیونی، منبرها و مدرسه‌ها در اختیار دارند. اینها هرکدام ادعای برحق بودن دارند و آن را از کلام الله و احادیث رسول او اثبات می‌کنند. این جمله را به این دلیل ذکر کردم که ممکن است تعدادی بگویند که آنها مسلمان نیستند.
واقعیت اما این است که بر مبنای عقاید ملاها ـ که بر اساس متون اسلامی است ـ در دنیا هیچ مسلمانی وجود ندارد. مذاهب اسلامی در طول تاریخ برای حذف و بدنامی همدیگر تلاش کرده‌اند. آنها همدیگر را با استناد به متون معتبر اسلامی تکفیر کرده‌اند، کشته‌اند و نام‌های عجیبی بر یکدیگر گذاشته‌اند. قدرت تفاهم و گفتگوی میان‌دینی نیز به حدی است که طرفین دعوا به محض روبرو شدن به‌هم دشنام می‌دهند، کنایه می‌گویند و هیچ یک حرفی دیگری را حتا نمی‌شنود، چه رسد به قبول کردن آن.
ملاهای کُل مذاهب اسلامی، اما در این گیرودار نقش مرکزی دارند. مردم برای فهم شبهات وارده بر مذاهب دیگر، به ملا مراجعه می‌کنند و اینها نیز غیر از مذهب خود، همه را به طریقی (مستقیم یا غیر مستقیم) تکفیر می‌کنند. فتوای قتل و تکفیر ملاها هم دلایل عجیبی دارد و شگفتا که مردمانی هنوز به این دلایل باور دارند و نعرۀ تکبیر و تکفیر سر می‌دهند.  بگذارید خلاصه‌ای از یک مناظره میان دو ملای واقعی را بنویسم تا روشن‌تر فهمیده شود.
من در این روزها مناظرۀ تلویزیونی درون‌دینی دو ملای واقعی از افغانستان را که در خارج از کشور شبکه‌های تلویزیونی دارند، تعقیب کردم. ملای واقعی گفتم نه افراطی، به این دلیل که به باور دوستان‌ این ملاها، اصطلاح «افراطی» را غرب وضع کرده است و اسلامی که بر مبنای قرآن و حدیث باشد افراطی نیست. این ملاها برای تثبیت «کفر» همدیگر مناظره کرده‌اند. عبارتی که جانبین به کار می‌برند این است که به حول و قوۀ الهی در این مناظره کفر تو را ثابت می‌کنم.
ملایی که تلاش دارد کفر شیعه را به استناد قرآن ثابت کند، به این که شیعیان به الله و قرآن و رسول باور دارند، نماز می‌خوانند، حج می‌روند، زکات می‌پردازند، جهاد می‌کنند، به قیامت اعتقاد دارند توجهی ندارد. نکته‌ای را که دلیل کفر شیعیان می‌داند و بر اساس آن، حکم قتل‌شان را صادر می‌کند، گفتن عبارت «یا علی مدد» است. اینکه شیعیان از این عبارت چه منظوری دارند و آیا مدد به معنای کمک خواستن است یا پرستش، برای او مهم نیست. دلایل صریح قرآنی با توجیه او حکم می‌کند که کسی اگر از علی کمک خواست باید کشته شود، همین و تمام. بر همین مبنا همۀ شیعیان، واجب‌القتل و کافر و مال و ناموس‌شان برای مجاهدین فی‌سبیل‌الله حلال است.   
ملای واقعی شیعه که به دفاع از خود سخن می‌گوید، بر اساس همان آیه‌هایی که حکم تکفیرش از آنها استخراج شده است، آن را به گونۀ دیگر تفسیر و توجیه می‌کند و طرف مقابل خود را دروغ‌گو و جاهل می‌داند. این ملا آیه‌های دیگر از قرآن می‌آورد که جواز می‌دهد مدد خواستن از اولیای خدا شرک نیست، بلکه پرستش غیر از خدا شرک است. ملای مذکور نیز بدون توجه به اینکه سنی‌ها در خدا، قرآن، نماز، حج، زکات و اصول دیگر اسلامی با او مشترک است، مسلمانان سنی را تکفیر می‌کند. دلیل ملای شیعه این است که اگر کسی به حکم رسول‌الله مبنی بر جانشینی علی منکر باشد از دایرۀ اسلام خارج است. اینکه آنها چقدر با منطق و مبتنی بر اصول مناظره صحبت می‌کنند و چقدر اخلاق مناظره را بلدند، سر جایش می‌گذاریم.
اگر عین همین داستان را در درون مذهب نیز تعقیب کنیم، غیر از این چیزی نیست. در افغانستان کم نیستند ملاهای بزرگ سنی‌مذهبی که طالبان و رهبران‌شان را به استناد حکم خدا و رسول کافر می‌دانند و از آن طرف ملاهای کلان گروه طالبان و داعش نیز با استناد به حکم خدا و رسول، ملاهای مخالف خود را تکفیر می‌کنند و هردو همدیگر را جیره‌خوار یهود می‌دانند و حکم جهاد صادر می‌کنند.
ملاهای شیعه نیز در مباحث درون مذهبی خود عین همان کار را انجام می‌دهند. ملایی که از طریق یک شبکۀ تلویزیونی، اکثر ملاهای قم و رهبر ایران را با استناد به قرآن و حدیث از دایرۀ اسلام خارج می‌داند، حکم تکفیر خودش نیز از قم و بر اساس نص قرآن صادر می‌شود. به همین ترتیب کم‌ نیستند روشنفکران مذهبی مدافع اسلام که فتوای کفرشان از قم صادر شده است.
بنابراین، آنچه که واضح است، کشمکش‌های بی‌پایان داعیان دین و مذهب برای تکفیر همدیگر‌شان است که با استناد به منبع واحد، به جان هم افتاده‌اند و نتیجۀ آن بدنامی کشورهای اسلامی نزد جوامع دیگر و قتل و کشتار مسلمان‌ها به دست همدیگرشان است. حمله به اماکن مذهبی توسط مسلمانی انجام می‌شود که حکمش را به طریقی از یک ملا گرفته است. ممکن است تمویل کنندۀ این پروژه‌ها اجنبیان باشند، اما حکم شرعی آن را در نهایت، یک ملا صادر کرده است.
به این صورت، جدال ملاها پایانی ندارد و گِله‌کردن از آنها نیز «آب در هاون کوبیدن» است. فکر می‌کنم، وقت آن رسیده است تا مسلمانان حکم تکفیر و تقبیح همدیگر خود را کنار بگذارند و دست از همدیگر‌کشی بردارند. این امر زمانی میسر است که به هر حکم نفرت‌انگیز، خودخواهانه و خلاف ارزش‌های انسانی ملاها «نه» گفته شود.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تأملی به مسألۀ زبان در افغانستان

نشر شده در روزنامۀ اطلاعات روز، لینک PDF: https://www.etilaatroz.com/wp-content/uploads/2019/05/Language-in-Afghanistan.pdf محمدجان س...